محمّدباقر قالیباف که آمده بود انتقام شکست از روحانی در سال 92 را بگیرد، انصراف داد. مثل همیشه کمپین انتخاباتی او، مجموعه مبتذلی از وصله های ناجور با مرام و سابقه او بود که در این دوره، با لجن پراکنی و سیاه نمایی مشمئزکننده هم همراه شده بود. "سردار خلبان شهردار 96درصدی"، آمده بود که به هر وسیله ای توسّل جوید تا چنگی بر چهره دولت بکشد اما آش را شور کرد و تدبیر راهبردی سران اصلاحات برای همراه کردن جهانگیری با روحانی و بازی حساب شده این دو، نهایتا باعث شد که در این لجن زاری که خودش بیش از همه موادش را فراهم کرده بود غرق شود. قالیباف در ابتدای ورود به صحنه خوش درخشیده بود و شانس بیشتری از رئیسی داشت، اما رفته رفته و خصوصا بعد از مناظره سوم، روشن شده بود که رای او افت فاحشی داشته و شانسی برای پیروزی نخواهد داشت. از طرفی شکست برای بار سوم برای او ناگوار می نمود و گویا حامیان همشهری او در انتخابات هم ترجیح دادند تا به مصاف یک دوقطبی تمام عیار بروند و تکلیف انتخابات در همین دور اول مشخص شود. برداشت من از انصراف قالیباف در ذیل رفتار کلان اصولگرایان این است که آن ها خواسته اند شوکی تبلیغاتی به فضای انتخاباتی وارد کنند تا قدری بر فراگیرشدن موج بنفش در کشور سرپوش بگذارند. احتمالاً آن ها از نتیجه انتخابات به طور کامل قطع امید نکرده اند و این ائتلاف را قدمی جهت شکست روحانی می دانند. برای این مساله نیم نگاهی هم به انتخابات سال 92 و انصراف عارف به نفع روحانی و همچنین تعدد نامزدهای اصولگرا در آن سال دارند. اما اگر قرار باشد که انتخابات به صورت "عادی" برگزار شود، این تلقی آن ها نشانه دیگری از فروپاشی محتوایی این جریان است. با توجه به سبد رای قالیباف که ترکیبی غیرتشکیلاتی دارد، قطعا تمام رای های او به سمت رئیسی گسیل نخواهد شد و شانس دومرحله ای شدن انتخابات و وارد کردن ضربه حیثیتی به روحانی هم با انصراف او از دست رفته است. هر کنارکشیدنی باعث پیروزی نمی شود و سیگنال مثبتی به جامعه نمی فرستد. ائتلاف راهبردی اصلاح طلبان با میانه روها دارای مضمون محکمی بود مبنی بر این که روندهای اداره کشور عقلانی شود و شیوه ای از تعامل و پرهیز از داغ کردن بیش از حد فضای سیاسی در مواجهه با دولت پنهان و نهادهای انتصابی داخل نظام اعمال شود. به خاطر چنین محتوایی و همچنین ضرورت واقعی تغییر فضای کشور در سال 92(نه تغییر دولت صرفا برای جابه جا کردن افراد در قوه مجریه آن هم با وعده های اقتصاد برانداز) بود که اساساً این خواسته ابتدا از طرف جامعه مطرح شد و در واقع اصلاح طلبان با هوشیاری این مطالبه را لبیک گفتند. آن ائتلاف که با حمایت یکپارچه رهبران نمادین جریان اصلاح و اعتدال همراه بود، نتیجه هم افزایانه ای داشت که در رشد خیره کننده آرای روحانی در چند روز منتهی به انتخابات نمایان شد و یک فرد معمّم را که از ویژگی های کاریزماتیک پایینی هم برخوردار بود با اکثریت قاطع آرا روانه پاستور کرد. اما اصول گرایان در این مقطع صرفا می خواهند که روحانی را به زیر بکشند و مجادلات تند حامیان رئیسی و قالیباف در فضای مجازی نشان می داد که این دو اگرچه در این هدف[شوم] همدل اند اما سنخیتی با هم دیگر ندارند. غیر از این همانطور که گفته شد سبد آرای قالیباف یک جمعیت متکثر است که علت علاقه شان به قالیباف از خلبانی و ساختن پل های دوطبقه در تهران تا حملات گازانبری به مخالفان ولایت متفاوت است. به همین دلیل هم این ائتلاف صرفا بخشی از آرای قالیباف را با رئیسی همراه می کند و بخش دیگر اکثرشان جذب روحانی می شوند. غیر از این که شوک تبلیغاتی این حرکت هم بیشتر باعث دمیدن در دوقطبی می شود که سابقه ای جز شکست های سنگین اصولگرایان در آن نمی توان یافت. همین استرسی که برخی حامیان موج بنفش را فراگرفته، باعث خواهد شد که آن ها بر تلاش خود برای پیروزی روحانی بیفزایند و کابوس ریاست جمهوری رئیسی هم، بخشی از تحریمی ها را قانع می کند تا در روز جمعه به روحانی رای دهند.
حضور قالیباف در این انتخابات از هر جهت بازی باخت-باخت بود. برای شخص قالیباف، تنها این انصراف باعث شد که رنج تحمل شکست دیگری را در انتخابات تحمل نکند، اگرچه که با کمک به پیروزی روحانی در دور اول، ضربه مهلک تری را جناح مطبوعش وارد کرد. حکایت "اتحاد نیروهای انقلاب" حکایت این بیت حافظ است:
که این کند که تو کردی، به ضعف همّت و رای
ز گنج خانه شده، خیمه بر خراب زده!
که این کند که تو کردی، به ضعف همّت و رای
ز گنج خانه شده، خیمه بر خراب زده!
![]() |
| ذوق زدگی خبرگزاری تسنیم-وابسته به سپاه- از انصراف قالیباف |






